خوشگل من 17 ماهه شده
من برگشتم.ببخشید عزیز دلم یکمی دیر شد.خیلی خیلی سرم شلوغ بود.
یه مدت مشغول خیاطی بودم .بعد پشت سر هم عروسی دعوت بودیم و بعدشم با خاله شیوا جونی اینا رفتیم شمال و حسابی خوش گذشت.
عزیز دلم روز به روز بزرگتر میشی.انگار همین دیروز بود که به دنیا اومده بودی و کوچولو و موچولو بودی.ولی حالا ماشالله هزار ماشالله داری بزرگ میشی و شیرین تر و شیطونتر
دیگه تقریبا همه ی کلمات رو یاد گرفتی و تکرار میکنی.اعداد رو تا 5 کامل میگی ولی بقیه رو دست و پا شکسته میگی.
خداروشکر خوب غذا میخوری و تپلی شدی.یه مدت وزنت پایین میومد و نگرانمون کرده بودی ولی حالا هزار مرتبه شکر که وزنت هم خوبه و جای نگرانی نیست.ماشالله قدت هم بلنده.ماه پیش که برای چکاب رفته بودیم پیش عمو دکتر قدت 84 بود و وزنت هم 13.ماشالله....
عاشق کتاب خوندن هستی.وقتی کتاب حیوانات رو نگاه میکنی میتونی اسم فیل و آهو و اسب و خرگوش و زنبور و گاو و خروس و گربه و سگ و پروانه و ماهی و گوسفند و ... رو بگی و صداهاشونو دربیاری.
اسم بیشتر میوه ها رو هم یاد گرفتی . از رنگ ها هم رنگ سبز و زرد و صورتی و آبی و قرمز رو یاد گرفتی.
خلاصه خیلی شیطون شدی و یه جا بند نمیشی.نمیتونم گوشیمو از دستت بگیرم.به همه جای گوشی واردی.خودت آهنگ باز میکنی، گیم باز میکنی و مشغول بازی میشی.ولی من نگرانت میشم.آخه واست خیلی ضرر داره دورت بگردم.
تو همه ی هستی و وجود من و بابایی هستی قند عسلم.بیشتر از همه ی دنیا دوست داریم عشقم
چند تا عکس از خوشگل کوچولوی من
جنگلهای زیبای گیسوم